مصاحبه در باره اجتهاد و مرجعیت

 

مصاحبه ای که در زیر ملاحظه می فرمایید، پاسخ به پرسش هایی پیرامون مسائل کلی اجتهاد و مرجعیّت است که توسط آقایان دکتر اردهالی و داریوش کاری انجام گردیده است:

سؤال:

نظر شما در باره مراحل اثبات اجتهاد و مرجعیّت چیست؟

پاسخ:

برخی از مردم تصور می کنند که اعلان اجتهاد ، مساوی با مرجعیت است. چنین نیست. باید در این رابطه توضیحی ارائه شود تا برای مردم روشنگری صورت پذیرد. از اجتهاد تا مرجعیت اعلای شیعه، مراحلی وجود دارد که به شکل زیر می باشد :

۱- رسیدن به مرتبه اجتهاد

۲- نوشتن رساله

۳- آمادگی برای مرجعیت در مسائل احتیاطی

۴- مرجعیت اعلای شیعه

سؤال:

اجتهاد یک فرد، از چه طریقی به اثبات می رسد؟

پاسخ:

اثبات اجتهاد یک شخص برای خود آن فرد به یک نحو است، و اثبات اجتهاد او برای دیگران به نحوی دیگر، که هر دو را توضیح

می دهیم:

الف : اثبات اجتهاد یک شخص برای خود او به این است که پس از تسلط بر علومی که در استنباط احکام شرعیه فرعیه از ادله تفصیلی آن نقش دارند، توانایی استخراج احکام فروع دین را از قرآن ، سنّت، عقل و اجماع بدست آورد. علومی که در استنباط احکام شرعیه فرعیه از ادله تفصیلیه نقش دارند، بدین شرح می باشند:

علم فقه

علم قواعد فقهیه

علم اصول فقه

علم رجال

علم درایه

علم حدیث

علم تفسیر (آیات الأحکام)

علم نحو

علم صرف

علم معانی بیان

علم لغت (فقه اللغة)

علم منطق

البته به نظر اینجانب، دو علم دیگر هم ضروری هستند:

یکی علم هیأت، که در استنباط احکام مربوط به استهلال، وقت شناسی و قبله شناسی مؤثراست؛

دیگری علم ریاضیات است که در استنباط برخی از بخش های فقه مانند کتاب الارث نقش دارد.

ب: اما اثبات اجتهاد یک فرد برای دیگران، به طرق ذیل امکان پذیر است:

اینکه آن فرد، دارای عالی ترین مدرک تحصیلی حوزه علمیه که معادل دکتری است، با عنوان “استاد بزرگ حوزه علمیه”  باشد.

اینکه یک مجتهد مسلم یا مرجع تقلید، گواهی اجتهاد برای آن فرد صادر کند.

اینکه متخصصین در علوم یادشده، با بررسی کتب و تالیفات فقهی، اصولی، رجالی و غیره از آن فرد مذکور، و یا با شرکت در مجلس درس وی، به اجتهاد او پی ببرند.

سؤال:

رساله عملیه به چه منظوری از سوی برخی مجتهدین صادر می گردد؟

پاسخ:

نوشتن رساله عملیه توسط یک مجتهد به خاطر آن است که وقتی فردی به اجتهاد برسد، جایز نیست از دیگری  تقلید کند. بنا بر این، باید رساله ای عملیه توسط خودش تدوین شود.

اما انتشار رساله عملیه، می تواند به خاطر یکی از سه منظور باشد:

الف: فراهم کردن زمینه برای کسانی که پیرو مراجع دیگری هستند ولی در مسائل احتیاطی، بر اساس مراعات “الاعلم فالاعلم” می خواهند به مجتهدی دیگر در خصوص آن مسائل احتیاطی رجوع نمایند.

ب: فراهم کردن زمینه برای محققانی که در صدد تحقیق پیرامون فتاوای مجتهدین معاصر شیعه در خصوص مسائل اختلافی مانند سنّ تکلیف، حقوق زوجین، استهلال، ارث همسر، دیه مرد و زن و امثال آنها هستند.

ج: برخی از مجتهدین هم رساله عملیه خود را برای ارائه به کسانی که خواهان پیروی از آنان به صورت مطلق هستند، منتشر می نمایند. این دسته از مجتهدین معمولا در اول رساله خود می نویسند: “عمل به این رساله عملیه، مجزی و مبرء ذمّه است”.

سؤال:

بنا بر این، مرجعیت می تواند بر دو قسم باشد: یکی مرجعیت در مسائل احتیاطی، و دیگری مرجعیت به صورت مطلق؟

پاسخ:

اگر یک مجتهد، اعلمیّت را شرط نداند، و یا اینکه اعلمیت را شرط بداند و خود او هم اعلم باشد، بنا بر این، صدور رساله از جانب او می تواند به عنوان اعلان مرجعیّت عام و مطلق تعبیر شود.

اما اگر اعلمیّت را شرط بداند و او نسبت به دیگران اعلم نباشد، صدور رساله عملیه او در حدّ مرجعیّت در خصوص مسائل احتیاطی محدود خواهد بود؛ آنهم با مراعات رجوع به “الاعلم فالاعلم”.

سؤال:

آیا شما اعلمیّت را شرط می دانید؟

پاسخ:

اینجانب، اعلمیّت را در مسائل مورد اختلاف بین مراجع، شرط می دانم.

سؤال:

چه مجتهدی را می توانیم به عنوان مرجع اعلم بدانیم؟

پاسخ:

مجتهدی که در همه چهارده علم یادشده در بالا، نسبت به مجتهدین و مراجع دیگر بالاتر و اعلم باشد، به عنوان مرجع اعلم شناخته می شود.

سؤال:

چه کسانی می توانند مرجع اعلم را تشخیص دهند؟

پاسخ:

کسانی که با علوم یادشده آشنایی داشته باشند و بررسی لازم را در شناخت کتب و تالیفات و تحقیقات همه مجتهدین مطرح، به صورت استقراء تامّ ، انجام دهند.

سؤال:

در سال گذشته، نامه ای از چند نفر بر علیه شما نوشته شد. نظر شما در باره نویسندگان نامه چیست؟

پاسخ:

آری ، نامه ای توسط هفت یا هشت نفر منتشر شد، ولی به خاطر حفظ وحدت، مایل نیستم اقدام متقابلی داشته باشم، و یا نام آنان را بیان کنم. البته هرکسی حق دارد سؤال یا انتقاد کند، ولی شایسته است از مطالب نادرست خودداری شود.

سؤال:

نظر شما در مورد مراجع فعلی شیعه چیست؟

پاسخ:

اینجانب، احترام خاصی برای مراجع عالیقدر شیعه در قم، نجف و غیره قائل هستم و برای ایشان و پیروان آنان، آرزوی موفقیت می کنم. مراجع ، همواره پشت و پناه پیروان اهل بیت علیهم السلام بوده اند. بنا بر این، پیروان آنان نیز باید با الگو گرفتن از آنان، در توحید صفوف شیعیان در سراسر جهان تلاش کنند و پرچم عظمت اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام را همواره در اهتزاز نگاه دارند.

سؤال:

آیا شما رجوع مقلدان مراجع دیگر را به خودتان جایز می دانید؟

پاسخ:

اگر فردی پیرو مرجعی است که او را اعلم می داند، نمی تواند از مرجع دیگری پیروی کند، مگر در مسائل احتیاطی؛ یعنی در مسائلی که فتوای مرجع او بر مبنای “احتیاط وجوبی” است و امکان رجوع به مجتهد دیگری وجود دارد.

 

 

مصاحبه با روزنامه گلوب اند میل - کانادا

 

The Globe And Mail logo

سؤال

دیدگاه شما در باره آمار مسلمانان در کانادا چیست؟

پاسخ

بر اساس آماری که آقای پرفسور مروه ارائه داده اند، بیش از یک میلیون و یکصد هزار مسلمان در کانادا

زندگی می کنند. بر مبنای مطالعاتی که اخیرا انجام داده ایم، بیش از سیصد و پنجاه مسجد و مرکز اسلامی

در شهرهای مختلف کانادا وجود دارد.

سؤال

در باره جامعه ایرانیان مقیم کانادا چه نظری دارید؟

پاسخ

آمار دقیقی در این زمینه ندارم ولی گفته می شود نزدیک به سیصد هزار ایرانی الاصل در کانادا زندگی

می کنند. این جامعه بزرگ که دارای افکار و اندیشه های گوناگونی است ، مؤسسات علمی و فرهنگی

مختلفی را اداره می کنند.

مراکز اسلامی آنان نیز در حال حاضر عبارتند از:

چهار مرکز اسلامی در تورنتو

دو مرکز اسلامی در مونترآل

دو مرکز اسلامی در ونکوور

و یک مرکز هم در اتاوا

جامعه ایرانیان کانادا، از نظر دانش و ثروت و تخصص ، رتبه بالایی دارد و یکی از جوامع موفق در

این کشور می باشد

سؤال

در چه تاریخی شما به کانادا آمدید؟

پاسخ

برای اولین بار در سال 1990 میلاد (1369 هجری خورشیدی) به دعوت جوامع مسلمان برای سخنرانی

در ایام محرم به کانادا آمدم. بنا به درخواست جامعه شیعیان اثناعشری و جمعی از ایرانیان مقیم تورنتو

مجددا در سال 1991 برای اقامت دائم به این کشور آمدم و با همکاری مسلمانان به تأسیس مراکز اسلامی

و اجرای سخنرانی در شهرهای مختلف این کشور پرداختم

سؤال

چه شد که شما مقیم کانادا شدید؟

پاسخ

از آنجا که جمع بزرگی از مسلمانان و جوامع مختلف شیعه در این کشور زندگی می کنند و از اینجانب

دعوت کردند تا اقامت دائم در کانادا داشته باشم، دعوت آنان را اجابت کردم. زیرا انجام مراسم دینی و

سخنرانی مذهبی در جوامع موجود در این سرزمین را وظیفه خود می دانم

سؤال

انگیزه شما از صدور استفتائات و رساله عملیه چه بوده است؟

پاسخ

نظر به اینکه بسیاری از شیعیان در کشورهای غربی مانند کانادا با مسائل خاص این سرزمین مواجه بوده

و از اینجانب به عنوان مجتهدی که با شرایط و مقتضیات زندگی آنان در این کشورها آشنا می باشد، خواستار

پاسخ به استفتائات شرعی خود بوده اند، خواسته آنان را اجابت کرده ام