پیامبر رحمت

متن سخنرانی آیة الله حسینی نسب

 

شرح حال پیامبر گرامی اسلام (ص)

رسول اعظم و پیامبر خاتم  ، منجی عالم بشریّت و بزرگ پرچمدار رسالت ، حضرت محمد ابن عبد الله (ص) ، گرامی ترین رهبر الهی است که چشم جهانیان به جمال او روشن گریده است.
نام آن حضرت : محمّد و احمد
کنیه ایشان : ابوالقاسم
لقب های ایشان : امین ، خاتم النبیّین ، سیّد المرسلین.
نام پدر ایشان : عبد الله
نام مادر ایشان : آمنه
تاریخ تولّد : هیفدهم ماه ربیع الأول سال 570 میلادی (عام الفیل).
محلّ تولّد : شهر مکّه
تاریخ رحلت آن حضرت : 28 ماه صفر سال 632 میلادی (سال دهم هجری).
در این گفتار ، ابتدا سخنان بزرگان عرصه علم و فرهنگ را از دانشمندان و فرهیختگان شرق و غرب در باره شخصیت پیامبر بزرگ اسلام (ص) یاد آور می شویم، و سپس به راز عظمت آن حضرت و جایگاه بلندی که در جهان بدست آورده است اشاره می کنیم.
محمد (ص) از دیدگاه فرزانگان جهان
برای ما مسلمانان جالب است بدانیم، نظر نخبگان و فرهیختگان دنیا در باره پیامبر اسلام چیست و آنان در خصوص شخصیت آن حضرت چگونه می اندیشند؟
این امر برای آنانکه در مغرب زمین زندگی می کنند و شبانه روز در معرض بمباران تبلیغاتی رسانه های مخالفان اسلام قرار دارند، حیاتی تر است.
سر انجام، ابرهای تیره افترا های رسانه های وابسته به قدرت های  سلطه گر، از آسمان جهان زدوده خواهد شد و خورشید حقیقت از افق افکار و اندیشه های فرزانگان شرق و غرب ، نور افشان خواهد گردید.
در اینجا به عنوان نمونه ، بخشی از سخنان فرهیختگان بزرگ جهان را در باره شخصیت رسول گرامی اسلام، از نظر شما می گذرانیم:

سخن مهاتما گاندی
گاندی در جریده "یانگ ایندیا" (Young India ) که در هندوستان منتشر می کرد، طیّ مصاحبه ای در این زمینه چنین می گوید:
"خواستم ویژگی های شخصیتی را بشناسم که بدون نبرد، توانسته است دلهای میلیونها انسان را به خود جلب کند... ، سر انجام به این نتیجه رسیدم که اینطور نیست که اسلام در سایه شمشیر به جایگاه امروز رسیده باشد، بلکه این امر، در پرتو ساده زیستی پیامبر و دقّت و صداقت او در عهد و پیمان ها، و فداکاری و اخلاص او نسبت به دوستان و پیروان خود، و نیز به خاطر شجاعت و اتکال بر خدا و اطمینان به رسالت خویش، حاصل گردیده است. این ویژگی ها بودند که راه را هموار ساختند و موانع را برطرف کردند".
سخن برنارد شاو
این ادیب و دانشمند بریطانیایی نیز در کتاب خود به نام "محمّد"، چنین می نگارد:
"جهان امروز، به شخصیتی با اندیشه های محمّد نیازمند است ؛ آن پیامبری که دین خود را در جایگاهی گرامی و شکوهمند قرار داد. آئین او ، توانا ترین دین در سازگاری با همه تمدّن ها قلمداد می گردد و برای همیشه جاودان خواهد ماند... ".
کلام ادوار مونته
 فیلسوف فرانسوی "ادوار مونته" در کتابی که به نام "العرب" نوشته است، چنین می گوید:
"پیامبر اسلام ، به خاطر اخلاص، مهربانی، انصاف در کشور داری، و پاکی در گفتارش شناخته شده است. او برای مسلمانان حیاتی فراهم ساخت که خواب آن را هم نمی دیدند و دولتی متناسب با زمان و بر مبنای دیانت آفرید که تا کنون زنده است".

سخن راما کریشنا راو
این دانشمند و فیلسوف مشرق زمین در کتاب خود که تحت عنوان  "محمد پیامبر" نوشته است، چنین می نگارد:
"برای من امکان ندارد همه ابعاد حیات محمد ابن عبدالله را تبیین کنم. آنچه می توانم به صورت جملات به هم پیوسته بیان کنم، در خصوص کسی است که پیامبر خدا، مبارز در راه عدالت، سیاستمداری موفق، سخنوری توانا، مصلحی جهانی، یاور یتیمان و حامی بردگان و آزاد کننده زنان می باشد. این خصوصیات، او را به صورت قهرمانی در طول تاریخ در آورده است".

سخن تولستوی
این نویسنده، شاعر و ادیب بلند آوازه روسیه  در کتاب خود به نام "سخنان محمد"  چنین می گوید:
"جاي هيچگونه شک و ترديدي نيست كه پيامبر اسلام از مصلحان بزرگ دنيا است، آن هم مصلحي كه به جامعة بشريت خدمات شاياني تقدیم كرده است و اين فخر و مباهات براي او بس است كه يك ملت خونريز و وحشي را از چنگال اهريمنان عادات پست و مذموم رهانيد و راه ترقي را به روي آنان باز كرد و حال آنكه هر مرد معمولی نمي‌تواند به چنين كار شگرفي اقدام كند و نتيحه بگيرد. بنا بر اين، شخص پيغمبر اسلام سزاوار همه گونه احترام و اكرام مي‌باشد. شريعت اسلام به علت توافق آن با عقل و حكمت، در آينده عالمگير خواهد شد".
اشعار یوهانس گوته
"گوته" ، بزرگترین شاعر و سخن سرای آلمان ، در باره شخصیت و رسالت پیامبر اسلام (ص) ، اشعار دلنشین و زیبایی را تحت عنوان "سرود محمد" به زبان آلمانی سروده است که با این ابیات، شروع می شود:

Seht den Felsenquell,
Freidehell,
Wie ein Sternenblick,
Uber Wolken, …


گوته در این اشعار شیوا ، پیامبر اسلام را به چشمه ای زلال تشبیه می کند که از فراز کوه بلندی سرچشمه گرفته و بر دامنه های آن جاری می گردد و جویبارهای دیگر به او می پیوندند و سر انجام، همگان را به اقیانوس بی کران خداوند می رساند و بشریت را به سرمنزل مقصود که در انتظار اوست ، رهنمون می سازد.
در اینجا، ترجمه بخشی از اشعار یادشده را به فارسی از نظر شما می گذرانیم:
چشمه ای را بنگر
که از صخره ها می جوشد
شاد و روشن
چو چشمک ستارگان
از بالای ابرها
نیرو گرفته جوانیش
از فرشتگان پاک
از میان تخته سنگها در بوته زاران
تازه جوان
رقص کنان از ابرها
بر روی صخره های مرمرین می ریزد
فریاد شعف می کشد
به سوی آسمان
از راه قلّه ها
سنگریزه های رنگارنگ را شکار می کند
و با گامهای پیشتازانه
چشمه های برادر را با خود می برد
آن پایین ، میان درّه
گلها از زیرگامهایش می رویند
و چمنزار
با نفس او زندگی می یابد
سایه درّه ، او را متوقف نمی سازد
هیچ گلی
با پیچیدن به ساقهای او
او را باز نمی دارد
و هیچ چشم عاشقانه و سالوسی
مانع او نمی شود
با صلابت می خزد
و بر پهنه زمین به پیش می رود
نهرهای دیگر به او می پیوندند
با جلوه ای نقره فام
بر زمین جاری می شود
و زمین در پرتو او 
شکوه و جلوه ای دیگر می یابد
و رودخانه های آن سرزمین
و جویباران کوهستان
فریاد شادمانی سر می دهند
فریاد می زنند: برادر !
برادر ، برادران را با خود ببر
به سوی پدر پیرت
به سوی اقیانس بیکران
که با آغوش باز
انتظار ما را می کشد.

   

اشعار شبلی شمیّل
این نویسنده غیر مسلمان نیز ، اشعار زیبایی در مدح پیامبر گرامی اسلام (ص) به زبان عربی سروده است که بخشی از آن را با ترجمه فارسی، از نظر شما می گذرانیم:
إنّي و إن أک قد کفرت بدینه
هل أکفرنّ بمحکم الآیات
أو ما حوت من ناصح الألفاظ من
حِکم روادع للهوی و عظات
و شرائع لو أنّهم عقلوا بها
ما قیّد العمران بالعادات
نعم المدبّر و الحکیم و إنّه
ربّ الفصاحة مصطفی الکلمات
رجل الحجی رجل السیاسة و الدها
بطل حلیف النصر و الغارات
ببلاغة القرآن قد غلب النهی
و بسیفه أنحی علی الهامات
من دونه الأبطال من کلّ الوری
من غائب أو حاضر أو آت
ترجمه اشعار این سخن سرای معروف به زبان فارسی بدین شرح است:
گرچه من مسلمان و متدیّن به آئین او نیستم
اما آیا می توانم نشانه های استوار او را نادیده بگیرم؟
و آیا می توانم  پندها و حکمت های او را که مردم را از گمراهی باز می دارد انکار کنم؟
آیا می توانم نسبت به قوانینی که اگر مردم آن را می دانستند، هرگز  تمدّن و آبادانی را با عادات ناروا در بند نمی ساختند، منکر شوم؟
او بهترین اندیشمند و حکیم و فرزانه بود. او خداوندگار فصاحت، و برگزیده سخنان است.
او مرد عقل و خرد، سیاست و کشور داری و هوشمندی بود.
 او همواره قرین پیروزی و غلبه بر دشمنان بود.
او با شیوایی قرآن، بر همه اندیشه ها چیره گشت و با آن شمشیر، دیگران را سر افکنده ساخت.
او قهرمانان را از همه جهانیان، از گذشتگان، معاصران و آیندگان، مغلوب ساخت.


سخن مایکل هارت
این نویسنده مشهور مغرب زمین نیز کتابی را تحت عنوان "یکصد" (The one hundred ) به رشته تحریر در آورده است و در آن کتاب، زندگینامه یکصد تن از بزرگترین شخصیتهای تأثیر گذار جهان را در طول تاریخ به ترتیب اهمیّت آنان، بیان نموده است. او ، پیامبر بزرگ اسلام را به عنوان نخستین شخصیت گرانمایه در طول تاریخ قلمداد نموده و زندگینامه ایشان را در صدر کتاب خود به عنوان شخصیت شماره یک، نگاشته است.
او در مقدمه کتاب یادشده، چنین می گوید:
"اینکه من محمّد را به عنوان نخستین شخصیت از بزرگترین و مهمترین رجال تاریخ انتخاب کرده ام، ممکن است برای خوانندگان این کتاب، شگفت آور باشد. اما او تنها شخصیتی در همه تاریخ است که در بالاترین سطح ، موفق شد در دو بُعد "دینی" و "دنیوی" به اوج موفقیت برسد. همواره پیامبران و دانشمندانی بوده اند که رسالت خود را آغاز کرده اند، اما در حالی که رسالتشان ناتمام بوده است از دنیا رفته اند ، مانند حضرت عیسی در مسیحیّت، یا اینکه دیگران از سابقین با آنان مشارکت داشته، مانند حضرت موسی در یهودیت. اما محمد، تنها کسی است که توانست رسالت دینی خود را به پایان برساند و ابعاد آن را تعیین نماید، و در زمان حیات ایشان، ملّت هایی به صورت کامل به آن ایمان آوردند. همچنین او توانست در کنار دین، دولتی نوین را پایه گذاری کند. او در این زمینه دنیوی، قبایل و طوایف را به صورت یک ملّت واحد متحد ساخت، و ملّت ها را نیز در مجموعه واحدی به نام "امّت"، یکپارچه نمود".
کلام دکتر گوستاو لوبون
مورّخ و نويسنده مشهور فرانسوي (صاحب کتاب "تمدّن اسلام وعرب" ) درباره شخصيت پيامبر اسلام چنين مي نويسد:
"اگر بخواهيم عظمت و اهميت رجال بزرگ عالم را از روي آثار و كارهاي آنها بسنجيم، هرآيينه بايد گفت كه پيغمبر اسلام در ميان رجال تاريخ، يك رجل بسيار بزرگ و نامدار است".
سخنان پروفسور ويل دورانت
این دانشمند و مؤرخ مشهور آمريكايي، چنین مي‌نويسد:
"اگر ميزان تأثير اين مرد بزرگ را در میان مردم بسنجيم، بايد بگوييم كه حضرت محمد از بزرگ‌ترين بزرگان تاريخ انساني است. وي در صدد بود سطح معلومات و اخلاق قومي را كه از فرط گرماي هوا و خشكي صحرا به تاريكي توحش افتاده بودند، اوج دهد. در اين زمينه توفيقي يافت كه از توفيقات تمام مصلحان جهان بیشتر بود. كمتر كسي را جز او مي‌توان يافت كه همه آرزوهاي خود را در راه دين انجام داده باشد، زيرا او به دين اعتقاد داشت". (کتاب "اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب").
پس از بیان نمونه هایی از سخنان فرزانگان و متفکران بزرگ جهان در باره شخصیت رسول گرامی اسلام، این پرسش مطرح می گردد که چگونه آن حضر توانست در مدّتی کوتاه به اوج عظمت و شوکت برسد که بزرگان عرصه علم و فرهنگ و هنر ، حتی از غیر مسلمانان، دهان به مدح و ثنای او بگشایند؟
با بررسی زندگی آن پیامبر راستین، به این نتیجه می رسیم که عوامل متعددی در این زمینه دخالت داشته اند، ولی یکی از مهمترین و بارزترین آنها، اخلاق و رفتار زیبای آن حضرت در تعامل با مردم بوده است.
ویژگی های اخلاق محمّدی
خدای بزرگ، نه تنها پیامبر گرامی را با مدال "و انّک لعلی خلق عظیم" می ستاید، بلکه اخلاق زیبای او را مایه رشد جامعه مسلمانان و راز موفقیت آن حضرت قلمداد می کند و در قرآن مجید، چنین می فرماید:
"فیما رحمة من الله لنت لهم و لو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك". (سوره آل عمران، آیة 159).
"پس تو به لطف و رحمت الهی با آنان نرمخو و مهربان شدی و اگر درشتخوی و سخت‌دل بودی، بی‌شك مردم از گرد تو پراكنده می‌شدند".

زیبایی خلق و خوی پیامبر گرامی (ص) در حدّی بود که "حسّان ابن ثابت"، شاعر معاصر آن حضرت ، ابیات ذیل را در شخصیت ایشان سروده است:

و أحسن منک لم تر قطّ عیني
و أجمل منک لم تلد النساء
خلقت مبرّأ من کل عیب
کأنّک قد خلقت کما تشاء

یعنی: بهتر از تو را چشمم ندیده است، و زیبا تر از تو را مادری نزاده است. تو منزّه از هر عیبی آفریده شدی، مثل اینکه همانگونه که خود می خواستی، به لباس خلقت آراسته گردیدی.

در اینجا به برخی از جلوه های اخلاق آن حضرت اشاره می کنیم:

صداقت و امانت داری
راستی و درستی از دیدگاه خردمندان، رمز موفقیت انسانها و عامل جای گرفتن در دلهای مردمان است.
راستی کن که راستان رستند
در جهان، راستان قوی دستند

این صفت زیبا آنگاه به اوج کمال می رسد که صداقت و امانت داری بر خلاف مصالح خود شخص باشد، و در عین حال، به مقتضای راستی و درستی عمل شود.

گر راست بگویی و  در  بند  بمانی
به زانکه دروغت دهد از بند رهایی

در کتاب "المحجّة البیضاء" از امام علی علیه السلام روایت شده که در باره رسول گرامی اسلام، چنین فرموده است:
"كان أجود الناس كفا، و أجرء الناس صدرا، و أصدق الناس لهجة".
یعنی: پیامبر (ص) از همه مردم سخاوتمند تر، با شهامت تر، و راستگو تر بود.
این ویژگی شایسته باعث شد تا آن حضرت از دوران نوجوانی و جوانی در سرزمین حجاز به عنوان "محمّد امین" شناخته و معروف گردد.
با مطالعه سیره و زندگینامه رسول خدا (ص) ، روشن می گردد که آن حضرت بر خلاف روش بسیاری از سیاستمداران که برخی از حقایق را که به نفع آنان نیست آشکار نمی سازند، آن حضرت همواره تلاش می کرد حقیقت را بیان کند، گرچه کتمان آن به نفع او باشد.
داستان ذیل از کتاب "المحاسن" ، نوشته احمد ابن محمد برقی، این واقعیت را تبیین می کند:

"پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله، به نام ابراهیم که بسیار مورد علاقه آن حضرت بود از دنیا رفت. اتفاقا در همان روز حاثه خورشیدگرفتگی اتفاق افتاد. گروهی از مردمان ساده‌اندیش چنین بیان داشتند که گرفتگی خورشید در آن روز به خاطر غم و اندوه پیامبر و وفات نوجوان آن حضرت صورت گرفته است.
پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله با شنیدن این سخنان به مسجد مدینه رفت و بر فراز مبنر با مردم چنین گفت: "خورشید و ماه از نشانه‌های قدرت خداوند هستند و در راستای قوانین استوار نظام هستی در مدار خود می‌چرخند و هرگز برای مرگ یا زندگی كسی نمی‌گیرند".

مهر ورزی
مهر و محبّت نسبت به دیگران، اکسیری است که دلهای مردم را نرم می سازد و موجب از خودگذشتگی و فداکاری متقابل آنان می گردد.
مولوی در این زمینه چنین می سراید:

از محبت تلخها شیرین شود
وز  محبت مسها زرین شود

از محبت دُردها صافی شود
وز محبت دَردها شافی شود

از محبت خارها گل می شود
وزمحبت سرکه ها مل می شود



خدای بزرگ در سوره توبه (آیه 128) پیامبر گرامی را با وصف مهرورزی نسبت به مؤمنان می ستاید و چنین می فرماید:

"لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ".
یعنی: به يقين‏، پیامبری از جنس خود شما بسويتان آمد كه رنجهاى شما بر او سخت است‏؛ و اصرار بر هدايت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان‏، دلسوز و مهربان است‏.
رسول خدا (ص) ، علاوه بر مؤمنان، نسبت به غیر مسلمانان نیز، رئوف و مهربان بود و هرگز اجازه نمی داد تا حق آنان پامال شود.
داستان ذیل که در جلد 16 کتاب "بحار الأنوار" آمده است، این حقیقت را روشن می سازد:

"مردی یهودی چند دینار از پیامبر صلی الله علیه و آله طلب داشت. طلب خویش را تقاضا كرد . حضرت فرمود: ای یهودی! چیزی ندارم كه به تو بدهم . یهودی گفت: ای محمد! تا نپردازی از تو جدا نمی‌شوم . آن حضرت فرمود: پس من نزد تو خواهم نشست . حضرت در كنار او بود و نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشا و صبح را در كنار او خواند. یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله مردی یهودی را تهدید كردند. پیامبر صلی الله علیه و آله به آنان فرمود: چرا او را تهدید می کنید؟ گفتند: ای پیامبر خدا، یك یهودی شما را زندانی كند؟. آن حضرت فرمود: خدای عزوجل مرا نفرستاده است تا به اهل كتابی كه با ما عهد و پیمان دارند و یا غیر آنان ظلم كنم.
چون روز بالا آمد، مرد یهودی گفت: "اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا عبده و رسوله". سپس گفت: نیمی از مالم را در راه خدا تقدیم می کنم".

تواضع و مردمی بودن

با مردم بودن و آشنایی با درد های جامعه و مشکلات عموم مردم، و در نتیجه ، تلاش در جهت حلّ آنها، یکی دیگر از اسرار کسب قلوب خلائق و جلب نظر مثبت انسان ها می باشد.
با اینکه پیامبر اکرم (ص) از دیدگاه ما مسلمانان، شخص اول آفرینش و سرسلسله مخلوقات است، و از دیدگاه سیاسی نیز ، آن حضرت به عنوان فرمانروای دولتی قدرتمند در عصر خود به شمار می رفت، و همچنین به عنوان خاتم انبیاء و اشرف رسولان قلمدار می گردید، در عین حال، در زمینه تواضع و مردمی بودن و ساده زیستن، گوی سبقت را از همه ربود. تا جایی که قرآن مجید در این خصوص چنین می فرماید:
"قل انّما أنا بشر مثلکم". (سوره کهف، آیه 110).
بگو: من هم بشری مانند شما هستم.
در تاریخ اسلام آمده است که وقتی شخصی وارد مسجد پیامبر که مقرّ حکومت آن حضرت بود می گردید، نمی توانست به راحتی رسول خدا را از دیگر اصحاب ایشان تشخیص دهد و می گفت: کدامیک از شما محمّد است؟، زیر همگان به صورت دایره وار در مجلس روی زمین می نشستند و تبعیضی میان آنان نبود.

استقامت و پایداری

یکی از رموز دیگر پیروزی و موفقیت در رسیدن به اهداف بلند، صبوری و مقاومت در برابر مشکلات و سختی هاست. خداوند در قرآن مجید، پیامبر گرامی را به احراز این صفت ارزشمند دستور می دهد و چنین می فرماید:
"فاستقم کما اُمرت و من تاب معک". (سوره هود، آیه 112).
یعنی: تو و پیروانت همانگونه که به شما فرمان داده شد، مقاومت و پایداری بورزید.
بررسی فراز و نشیب زندگانی رسول خدا (ص) در مکه ، شعب ابیطالب، هنگام مهاجرت، غزوه ها و جنگهایی که بر ایشان تحمیل شد، و همچنین خون دلهایی که به خاطر ناجوانمردی دو رویان و منافقان آن زمان متحمل گردید، همه و همه نشان می دهد که آن حضرت، در زمینه استقامت و پایداری نیز، بی مانند بوده اند.
بدین جهت، ایشان می فرماید: "هیچ پیامبری مانند من مورد آزار و اذیت قرار نگرفت".

شجاعت و شهامت

پس از ظهور آئین اسلام، لشکریان زر و زور و تزویر، بیش از پنجاه جنگ نا برابر را بر پیامبر اکرم و مسلمانان صدر اسلام، تحمیل کردند. در 26 یا 27 مورد از این نبردهای هولناک، خود آن حضرت شخصا به عنوان فرمانده شرکت نمود و در میدان جنگ، امر خطیر هدایت لشکر تازه تشکیل یافته خود را بر عهده گرفت. در برخی از این جنگ ها که غزوه نامیده می شد، آن حضرت به شدت مجروح گردید و تا مرز شهادت به پیش رفت.
این امر نشان می دهد که رسول خدا (ص) در نبرد با دشمنان حق و حقیقت،  پیشتاز بود و شخصی نبود که در خانه بنشیند و سربازان و افسران خود را برای دفاع در برابر دشمنان خونخوار اعزام نماید.
او حتی در هنگامی که تعداد لشکریان دشمن ، سه برابر لشکر اسلام بود، هرگز روحیه خود را نمی باخت، بلکه با خواندن آیات قرآن و سخنان حماسی خود در میدان نبرد، روح شجاعت و دلاوری را در سربازان خود می دمید.

عدالت و دادگری

اساسی ترین پایگاه و زیربنای هر جامعه و هر دولتی، اقامه عدل است.
امام علی علیه السلام در این زمینه سخنی دارند که از نامه آن حضرت به مالک اشتر در کتاب نهج البلاغة نقل می کنیم:
فَالْجُنُودُ، بِإِذْنِ اللهِ، حُصُونُ الرَّعِيَّةِ، وَزَيْنُ الْوُلاَةِ، وعِزُّ الدِّينِ، وَسُبُلُ الاََْمْنِ، وَلَيْسَ تَقُومُ الرَّعِيَّةُ إِلاَّ بِهِمْ. ثُمَّ لاَ قِوَامَ لِلْجُنُودِ إِلاَّ بِمَا يُخْرِجُ اللهُ لَهُمْ مِنَ الْخَرَاجِ الَّذِي يَقْوَوْنَ بِهِ فِي جِهَادِ عَدُوِهِمْ، وَيَعْتَمِدُونَ عَلَيْهِ فِيَما أصْلَحهُمْ، وَيَكُونُ مِنْ وَرَاءِ حَاجَتِهِمْ ثُمَّ لاَ قِوَامَ لِهذَيْنِ الصِّنْفَيْنِ إِلاَّ بِالصِّنْفِ الثَّالِثِ مِنَ الْقُضَاةِ وَالْعُمَّالِ وَالْكُتَّابِ، لِمَا يُحْكِمُونَ مِنَ الْمَعَاقِدِ وَيَجْمَعُونَ مِنْ الْمَنَافِعِ، وَيُؤْتَمَنُونَ عَلَيْهِ مِنْ خَوَاصِّ الاَُْمُورِ وَعَوَامِّهَا . وَلاَ قِوَامَ لَهُمْ جَمِيعاً إِلاَّ بِالتُّجَّارِ وَذَوِي الصِّنَاعَاتِ، فِيَما يَجْتَمِعُونَ عَلَيْهِ مِنْ مَرَافِقِهِمْ وَيُقِيمُونَهُ مِنْ أَسْوَاقِهِمْ، وَيَكْفُونَهُمْ مِنَ التَّرَفُّقِ بِأَيْدِيهِمْ ممّا لاَ يَبْلُغُهُ رِفْقُ غَيْرِهِمْ. ثُمَّ الطَّبَقَةُ السُّفْلَى مِنْ أَهْلِ الْحَاجَةِ وَالْمَسْكَنَةِ الَّذِينَ يَحِقُّ رِفْدُهُمْ وَمَعُونَتُهُمْ. وَفِي اللهِ لِكُلٍّ سَعَةٌ، وَلِكُلٍّ عَلَى الْوَالِي حَقٌ بِقَدْرِ مَا يُصْلِحُهُ. [وَلَيْسَ يَخْرُجُ الْوَالِي مِنْ حَقِيقَةِ مَا أَلْزَمَهُ اللهُ مِنْ ذلِكَ إِلاَّ بِالاِِْهْتَِمامِ وَالاسْتِعَانَةِ بِاللهِ، وَتَوْطِينِ نَفْسِهِ عَلَى لُزُومِ الْحَقِّ، وَالصَّبْرِ عَلَيْهِ فِيَما خَفَّ عَلَيْهِ أَوْ ثَقُلَ].

یعنی : "سپاهيان به اذن خدا ، پناهگاه مردم ، و زينت زمامداران ، و عزّت شریعت ، و راههاى تحقّق امنيّت كشورند ، و امور مردم جز با سپاهيان استوار نگردد. قوام و پايدارى سپاهيان نیز ، جز به خراج و ماليات رعيّت محقّق نمی شود ، كه با آن براى جهاد با دشمن تقويت گردند ، و براى اصلاح امور خويش به آن تكيّه كنند ، و نيازمندى‏هاى خود را برطرف سازند.  سپس این دو گروه یعنی: سپاهيان و مردم ، جز با گروه سوم نمى‏توانند پايدار باشند ، و آن گروه قضات و كارگزاران دولت، و دبیران حكومتند، كه قراردادها و معاملات را استوار مى‏كنند، و آنچه به سود مسلمانان است فراهم مى‏آورند، و در كارهاى عمومى و خصوصى مورد اعتمادند. و گروه‏هاى ياد شده بدون بازرگانان و صاحبان صنايع نمى‏توانند دوام بياورند، زيرا آنان وسائل زندگى را فراهم مى‏آورند، و در بازارها عرضه مى‏كنند، و بسيارى از

امکانات و وسايل زندگى را با دستان خود مى‏سازند كه از توان ديگران خارج است. قشر ديگر، طبقه پايين از نيازمندان و مستمندانند كه بايد با آنها همیاری و همکاری کرد. براى تمام اقشار گوناگون ياد شده، در پيشگاه خدا گشايشى است، و همه آنان به مقدارى‏ كه امورشان اصلاح شود بر فرمانروایان ، حقّى مشخصّ دارند، و زمامدار در انجام آنچه خدا بر او واجب كرده است نمى‏تواند موفّق باشد جز آن كه تلاش فراوان نمايد، و از خدا يارى بطلبد، و خود را براى انجام حق آماده سازد، و در همه كارهای آسان و دشوار ، صبور و شکیبا باشد".
این فراز از سخنان امام علی (ع) ، یکی از مباحث بنیادین حکومت و سیاست را در جهت تبیین زیربنای اساسی بالندگی یک ملّت و توسعه یک کشور ، در بر می گیرد.
برخی از دانشمندان فلسفه تاریخ مانند ابن خلدون ، دیدگاه های سیاستمداران پیشین را در این زمینه بیان داشته اند. ابن خلدون در "مقدّمه" خود ، سخنی را از بهرام و انوشیروان نقل می کند که بر مبنای آن ، ارتش نیرومند و کارگزاران توانا ، موجب شکوه و اقتدار کشور هستند ، و توانمندی و بالندگی ارتش و مدیریت کشور نیز ، وابسته به دارایی و ثروت حکومت است ؛ و دارایی نیز ، به پرداخت مالیات و خراج مردم بستگی دارد ؛ و پرداخت مالیات توسط مردم ، در گرو آبادانی کشور است ؛ و آبادانی کشور نیز ، بر مبنای عدالت اجتماعی استوار است.
اینجانب در کتاب پیامبر نامه ، سخن یادشده را به شرح ذیل به نظم آورده ام :

چنین گفت کسری انوشیروان
ز لشکر بُود کشوری پر توان

سپه نیز پویا به دارندگی است
کزش فرّ و توش و برازندگی است

چو دارایی از باژ آید به دست
فروغش به همیاری مردم است

فزونی باژ ای تو دانای راز
ز آبادی کشور آید فراز

بُوَد  فرّ  آبادی ای پاکزاد
به  افروزش مهر تابان داد

بنا بر این ، عدالت و دادگری ، اساسی ترین سنگ بنا و نخستین بنیان یک جامعه سعادتمند و یک کشور توسعه یافته  را  تشکیل  می دهد.
بدین جهت ، امام علی (ع) در عبارات فوق ، پس از بیان اقشار جامعه و طبقات زیربنایی آن ، به اهمیّت عدالت اجتماعی و رعایت حقوق همه طبقات و رسیدگی به طبقه کم در آمد و آسیب پذیر جامعه می پردازد و مالک اشتر را به مراعات عدالت در تعامل با همه مردم و حمایت دولت از مستمندان فرا می خواند.
از اینرو، قرآن مجید، هدف ارسال همه رسولان و کتابهای آسمانی را اقامه عدل و داد معرفی می کند و چنین می فرماید:

"لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ". (سوره حدید، آیه 25).
یعنی: "ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم‏، و با آنها كتاب [آسمانى‏] و ميزان حق و باطل فرو فرستادیم، تا مردم قيام به عدالت كنند‏".

این صفات زیبا و ارزشمند در وجود نازنین پیامبر گرامی اسلام، آن حضرت را به صورت رهبری بی مانند در آورد که توانست جهان و جهانیان را تحت تاثیر حرکت توفنده خود قرار دهد و کاخ های ستم را واژگون سازد و بنیاد توحید و یکتا پرستی را برپا سازد.

*****

 

 

Exit