سالار شهیدان

متن سخنرانی آیة الله حسینی نسب

 

سالار شهیدان، و سرور مظلومان، و پیشوای آزادگان، حسین ابن علیّ علیه السلام، سومین امام شیعیان جهان، و خورشید درخشان آسمان عدالت و قهرمان مبارزه با ستمگران است.
نام آن حضرت : حسین
کنیه ایشان : ابو عبدالله
لقب های ایشان : سیّد الشهداء، ثار الله
نام پدر ایشان : امام علیّ ابن ابی طالب (ع)
نام مادر ایشان : فاطمة الزهراء
تاریخ تولّد: سوم ماه شعبان، سال چهارم هجری.
تاریخ شهادت: روز دهم ماه محرم، سال 61 هجری.
مدّت امامت ایشان: 11 سال.

حسین ابن علی ، از دیدگاه فرزانگان

امام حسین (ع) ، از شخصیت های نادر جهان است که نه تنها پیشوایان جهان اسلام ، بلکه فرهیختگان و بزرگان ادیان گوناگون به ستایش او پرداخته و در برابر عزم راسخ ، تدبیر در امور و عظمت روح بلندش ، به ثناگویی او پرداخته اند.
پیامبر گرامی اسلام (ص) در باره او می فرماید :
"إنّ الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة".
"حسین ، چراغ هدایت و کشتی رستگاری است".

مهاتما گاندی ، رهبر انقلاب هندوستان می گوید :
"من زندگی امام حسین ، آن شهید اسلام را به دقّت خوانده ام و توجه کافی به صفحات تاریخ کربلا نموده ام  و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد کشوری پیروز گردد ، باید از امام حسین سرمشق گرفته و از وی پیروی نماید".

واشنگتن ایروینگ ، مورخ آمریکایی می گوید :
"در زیر آفتاب سوزان و بر روی ریگهای تفتیده عربستان ، روح حسین فنا ناپذیر است . ای رهبر نمونه شجاعت و ای شهسوار من ، ای حسین".
محمد علی جناح ، نخستین رهبر پاکستان چنین می گوید :
"هیچ نمونه ای از شجاعت و فداکاری بهتر از آنکه امام حسین از لحاظ جانبازی و شهامت نشان داد ، در جهان پیدا نمی شود. به عقیده من ، تمام مسلمانان باید از شهیدی که اینگونه در سرزمین عراق فداکاری کرد و قربانی داد ، سرمشق بگیرند و از او پیروی نمایند".
توماس کارلایل در باره امام حسین (ع) چنین می نگارد:
" بهترین درسی که از تراژدی کربلا می گیریم این است که حسین و یارانش ، ایمانی استوار به خدا داشتند ، و پیروزی حسین با وجود اندک بود یارانش ، باعث شگفتی من است". *
هرکس به زبانی صفت و مدح تو گوید
بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه
)برای توضیح بیشتر ، می توانید به کتابهای  "تمدّن اسلام و ایران" ، "حقانیّت" ، و کتاب "علی و پیامبران" مراجعه فرمایید ( .

امام حسین (ع)، تا سنّ شش سالگی ، در کنار جدّ بزرگوارش ، رسول اعظم (ص) ، از برکات وجود آن حضرت ، بهره مند گردید. پیامبر گرامی در این دوره ، سخنان زیبایی در باره امام حسین (ع) بیان فرموده اند که بیانگر کمالات آن حضرت و آینده درخشان او می باشد.
تاریخ نگاران و سیره نویسان مسلمان ، اعمّ از شیعه و سنّی ، مانند ابن الجوزی در کتاب "تذکرة الخواص" ، قندوزی حنفی در کتاب "ینابیع المودّة" ، ترمذی در "سنن" ، ابن حجر عسقلانی در کتاب "الإصابة" ، محب الدین طبری در "ذخائر العقبی" ، و عموم دانشمندان اهل تشیّع مانند شیخ مفید ، شیخ صدوق ، و غیر آنها ، روایات فراوانی را از پیامبر بزرگ اسلام (ص)  در فضیلت امام حسین (ع) نقل کرده اند.
نمونه هایی از سخنان رسول خدا (ص) را که در کتب یادشده آمده است ، از نظر گرامی شما می گذرانیم :
"الحسن و الحسین سیّدا شباب أهل الجنّة".
"حسن و حسین ، سروران جوانان بهشت هستند".
"حسین منّی و أنا من حسین".
"حسین از من است و من از حسینم".
روایت دیگر پیامبر در خصوص آن نونهال بوستان ولایت که به صورت شعر در بسیاری از کتب عامه و خاصه آورده اند بدین شرح است :

أخذ النبیّ ید الحسین و صنوه
یوما و قال و صحبه في مجمع
من ودّني یا قوم   أو  هذین أو
أبویهما  فالخلد مسکنه معی
یعنی : روزی پیامبر گرامی (ص) ، دست حسین و برادرش حسن را گرفتند و در حضور اصحاب خود فرمودند : ای مردم ، هرکس مرا و این دو را و والدین آن ها را دوست بدارد ، جایگاه او در بهشت ، در کنار من خواهد بود.
همچنین ، ابن شهرآشوب در کتاب "المناقب" از پیامبر گرامی اسلام روایت می کند که فرمود :
"أنا من حسین و حسین منّی ، أحبّ الله من أحبّ حسینا".
یعنی : "من از حسینم و حسین از من است ، خداوند کسی را که حسین را دوست بدارد ، دوست دارد".

ابعاد شخصیّت امام حسین (ع)
در اینجا به طور فشرده ، به برخی از فضائل اخلاقی سالار شهیدان ، اشاره می کنیم :

دانش امام حسین
با تحقیق در سخنان سیّد الشهداء (ع) و کلمات گهربار بجا مانده از ایشان ، به اوج عظمت علمی آن حضرت در زمینه علوم عرفانی ، فلسفی ، و دینی پی می بریم.
نمونه این سخنان ژرف و پربار ، دعای معروف عرفه است که آن حضرت در هنگام زیارت مکّه مکرّمه ، قرائت فرموده است. در این متن عرفانی ، امام حسین (ع) به مبانی اساسی فلسفه و عرفان اسلامی اشاره می کند. این دعا را دانشمندانی مانند علی بن موسی بن طاووس در کتاب "اقبال الاعمال" ، و ابراهیم عاملی کفعمی در کتاب "البلد الامین" ، و محمد باقر مجلسی در کتاب "بحارالانوار" ، نقل کرده اند.
یکی از مضامین بلند آن نیایش ملکوتی ، بدین شرح است :
"کيف يستدلّ عليک بما هو فی وجوده مفتقر اليک ، أيکون لغيرک من الظهور ما ليس لک حتی يکون هو المظهر لک؟ ، متی غبت حتی تحتاج الی دلیل یدلّ علیک ؟ ، و متی بعدت حتی تکون الآثار هی التی توصّل إلیک؟".
یعنی : "چگونه با امری که در هستی خود به تو محتاج است ، بر وجود تو استدلال شود ؟ ، آیا برای غیر تو ظهوری است که برای تو نیست ، تا مُظهر و آشکار کننده تو باشد؟ ؛ کی غایب شده ای ، تا به دلیلی بر حضور تو ، نیاز باشد ؟ ، و کی دور گشته ای ، تا آثار و آفریدگانت بخواهند ما را به تو برسانند؟".
این عبارت کوتاه و موجز ، دریایی از معارف عالیه فلسفی و عرفانی را در زمینه های ذیل ، در بر دارد :
الف – اصالت معرفت باری تعالی ، در پرتو ظهور اعلای او ، نه اکتفاء به استدلال بر وجود وی با آثار و معلول های او.
ب – اصالت شناخت حق ، با علم حضوری ، نه با علم حصولی.
ج – افتقار همه موجودات دیگر در هستیشان به ذات اقدس خداوند ، به خاطر ممکن الوجود بودن آن ها.
د – واجد بودن حضرت حق ، نسبت به هر ظهوری که دیگر مظاهر هستی دارند.
هو – اینکه حق تعالی ، ظاهر بنفسه و مُظهر لغیره است.
ادراک مفاهیم یادشده در دعای عرفه ، در پرتو آگاهی از مباحث سنگینی در حکمت اسلامی ، مانند عناوین ذیل ، میسّر می باشد:

  1. مبحث وحدت وجود.
  2. مبحث تشکیک حقیقت وجود.
  3. مبحث وحدت و کثرت.

دعای عرفه ، در برگیرنده فشرده ای از معارف اسلامی در زمینه های انسان شناسی ، خدا شناسی ، اسرار آفرینش ، و مبانی تربیتی دینی است.
علاوه بر تسلط آن حضرت بر معارف فلسفی و عرفانی ، روایات ایشان در زمینه احکام شریعت که در کتابهای فقهی و روایی آمده است ، تبحّر امام حسین (ع) را در علوم دیگر اسلامی مانند فقه ، حدیث ، تفسیر قرآن ، عقاید و غیره ، به اثبات می رساند.
محدّث معاصر ، عبدالعزیز عطاردی ، بسیاری از این احادیث گرانبها را در کتابی مستقل به نام "مسند الامام الشهید" ، گردآوری کرده است.
پارسایی امام حسین
پرهیزکاری و زهد سالار شهیدان (ع) ،  با تحقیق در سخنان تاریخ نگاران و سیره نویسان بزرگ مسلمان ، اعمّ از اهل تشیّع و اهل تسنّن ، به خوبی روشن می گردد.
ابن شهر آشوب در کتاب خود "المناقب" روایت می کند که شخصی از امام حسین سؤال کرد : سبب اینهمه خوف و خشوع تو از خداوند چیست؟
حضرت فرمود : "لایأمن یوم القیامة الا من خاف الله فی الدنیا".
یعنی : "هیچکس در روز رستاخیز در امنیّت و آرامش نیست ، مگر آنانکه در دنیا در برابر خداوند ، خاشع و خائف بوده اند".
همچنین ، مورخانی مانند ابن عساکر در کتاب تاریخ خود ، و ابن شهرآشوب در "المناقب" ، و علامه مجلسی در کتاب "بحارالانوار" ، در شرح حال امام حسین (ع) نوشته اند که آن حضرت ، بیست و پنج مرتبه با پای پیاده ، به سفر حج مشرّف گردید ، در حالی که اسبهای ایشان ، همراه قافله بودند.
اوج خضوع و پارسایی سالار شهیدان ، از روایت یادشده در ذیل ، معلوم می گردد :
"سُئل الحسین (ع) : کیف اصبحت یا ابن رسول الله ؟ . فقال : اصبحت و لی ربّ فوقی ، و النار أمامی ، و الموت یطلبنی ، و الحساب محدق بی ، و أنا مرتهن بعملی ، ... و الامور بید غیری ، فان شاء غذّبنی و ان شاء عفی عنّی ؛ فأیّ فقیر أفقر منّی؟".
"از آن حضرت سؤال کردند : چگونه صبح کردی ای فرزند رسول خدا؟  ایشان در جواب فرمود : صبح کردم در حالی که پروردگارم بر من ناظر است ، و  آتش دوزخ در پیش رویم مجسّم است ، و مرگ در طلب من است ، و حساب روز جزا بر من احاطه دارد ، و من در گرو عملکرد خود هستم ، ... و کارها بدست غیر من است ، اگر بخواهد مرا مجازات می کند ، و اگر بخواهد مرا می بخشد ؛ پس کدام فقیری از من مستمند تر است ؟".

سخاوت امام حسین
فرازهای تاریخی متعدّدی در زمینه جود و بخشش سالار شهیدان (ع) حکایت شده است. در اینجا به عنوان نمونه، داستانی را از کتاب "مناقب آل ابی طالب" ، از نظر شما می گذرانیم :
مردی تهیدست ، به مسجد مدینه وارد شد و امام حسین را در آن مکان مشاهده کرد. به نزد آن حضرت رفت و این ابیات شعر را قرائت کرد :
لم یخب الآن من رجاک و من        حرّک من دون بابک الحلقة
لو لا الذی  کان  من  اوائلکم         کانت علینا الجحیم منطبقة
یعنی : کسی که به تو امیدوار باشد و حلقه درب خانه تو را بزند ، ناامید نمی گردد. اگر جدّ شما نبود ، دوزخ ما را در بر گرفته بود.
امام حسین (ع) ، مبلغ چهار هزار دینار به همراه دو جامه به او دادند و به عنوان معذرت خواهی چنین فرمودند :
خذها    فانّی   الیک   معتذر        و اعلم  بانّی  الیک  ذو شفقة
لوکان فی سیرنا الغداة عصا        أمست سمانا علیک مندفقة
لکنّ   ریب  الزمان  ذو   غِیَر        و  الکفّ   منّی  قلیلة  النفقة
یعنی : "این مبلغ را بگیر ، من از تو عذر می خواهم ، بدان که تو را دوست دارم. اگر ما امکانات بیشتر داشتیم ، آسمان ما بیشتر بر تو می بخشید. اما زمانه متغیّر گردیده و اموال کمی در دست من قرار دارد".
این داستان کوتاه ، علاوه بر ارائه چهره سخاوتمندانه آن حضرت که در حال گرفتاری اقتصادی ، بخششی قابل توجه می کند ، بر ادب و تواضع آن حضرت که در عذرخواهی ایشان متبلور گردیده است ، دلالت دارد.
داستان دیگری را در کتاب یادشده می خوانیم که سخاوت جهت دار سالار شهیدان را تبیین می کند :
عبدالرحمن سلمی که معلّم قرآن بود ، به یکی از فرزندان امام حسین (ع) ، سوره حمد را تعلیم داد. وقتی آن فرزند ، سوره حمد را بر پدر بزرگوار خود خواند ، امام (ع) به آموزگار او هزار دینار طلا و هزار جامه عطا فرمود و دستور داد دهان وی را پر از درّ و گوهر سازند.
برخی از افراد به اینهمه بخشش امام حسین اعتراض کردند. آن حضرت در پاسخ آنان فرمود : آنچه من به آموزگار فرزندم بخشیدم ، هرگز به اندازه آنچه او به پسر من عطا کرده نیست . آنگاه ابیات ذیل را قرائت فرمود :
اذا جادت الدنیا  علیک  فجد بها       علی الناس طرّا  قبل  أن تتفلّت
فلا الجود یفنیها اذا هی اقبلت       و لا  البخل  یبقیها  اذا  ما تولّت
یعنی : "هرگاه دنیا با تو سخاوت کرد ، تو هم آن را بر دیگران ببخش ، پیش از آنکه از دستت برود. زیرا وقتی دنیا رو آورد ، سخاوت و بخشش ، آن را از بین نمی برد ، و آنگاه که رو بگرداند ، بخل و آز ، آن را نگاه نمی دارد".
شهامت و شجاعت امام حسین
اما دلاوری و شهامت آن حضرت ، امری است که بر هیچ کس پوشیده نیست. قیام و انقلاب شجاعانه سالار شهیدان در برابر ارتش قدرتمند و بی رحم رژیم بنی امیّه ، و سخنان پرشور و طوفانی وی در طول نهضت عاشورا ، دلیلی روشن بر شجاعت کم نظیر آن حضرت است.

 

 

Exit